سپردن ( واگذاری )
ترتیبی که ما از آن طریق آماده می شویم تا اراده و زندگیمان را به خداوندی که درک می کنیم تسلیم کنیم بسیار مهم است. اکثر ما در مییابیم ترتیبی که در قدم سوم مطرح شده را حفظ کنیم: اول اراده خود را به او سپرده ایم وبعد کمکم در طول مدت، زندگیمان را. به نظر میآید که راحتتر می توانیم طبیعت مخرب اراده شخصی خود را تشخیص دهیم و نیاز به سپردن آن را درک نماییم. قسمت مشکلتر درک نیاز به سپردن زندگی و فرآیند تسلیم کردن آن است.
برای اینکه راحتتر بتوانیم به نیروی برتر خود اجازه دهیم تا مراقب زندگیمان باشد نیاز داریم تا اعتماد خود را بسط و توسعه دهیم. ممکن است برای سپردن اعتیادمان مشکلی نداشته باشیم اما بخواهیم کنترل زندگیمان را در دست خود نگه داریم. ممکن است به نیروی برتر اعتماد کنیم تا مسائل کاری خود را به او بسپاریم، اما اعتماد نکنیم که روابطمان را به او بسپاریم. ممکن است به نیروی برتر اعتماد کنیم که همسرمان را به او بسپاریم ولی اعتماد نکنیم که فرزندمان را به او بسپاریم. ممکن است به نیروی برتر اعتماد کنیم که سلامتیمان را به او بسپاریم. اما مسائل مالی خود را نه. اکثر ما برای رها کردن کامل مشکل داریم. ما فکر می کنیم که می توایم
به نیروی برتر خود اعتماد کنیم تا قسمتهای خاصی از زندگیمان را به او بسپاریم اما به محض اینکه ترس بر ما غالب شود یا مسائل به دلخواه پیش نروند، فوری کنترل را دوباره به دست خود می گیریم. لازم است که ما پیشرفت خود را در این فرآیند را بررسی کنیم.
جهت سپردن اراده و زندگی مان به نیرو برتر، ما باید یک رشته کارها را انجام دهیم. اکثر ما در یافته ایم که بهتر است بطور مداوم این تصمیم را رسماً تجدید کنیم. ممکن است که ما بخواهیم از این جمله کتاب پایه که می گوید:
" اراده و زندگیم را به تو می سپارم . مرا در بهبودیم راهنمایی کن . و به من نشان بده که چگونه زندگی کنم ."
استفاده کنیم . این جمله می تواند خلاصه درک خیلی از ما از مفهوم قدم سوم باشد. اگر چه ما بطور حتم آزاد هستیم که لغات خاص خود را استفاده کنیم و یا راه دیگری جهت اقدام انتخاب کنیم. اکثر ما اعتقاد داریم هر روزی که از مصرف پرهیز میکنیم یا پیشنهاد راهنمایمان را می پذیریم در واقع جهت به عمل در آوردن تصمیم خود برای سپردن اراده و زندگیمان به نیروی برتر اقدام کرده ایم.
ما تصمیم گرفتیم که به نیروی برتر خود اعتماد کنیم.
یکشنبه 23 خرداد 1395 ساعت 13:58