انجمن برادری طالوت

سلام به خداوند مهربان و عاشق

انجمن برادری طالوت

سلام به خداوند مهربان و عاشق

سه-4


خداوند بدانگونه که اورا درک می کنیم


قبل از اینکه عمیقاً در فرآیند سپردن اراده و زندگی‌مان به خداوندی که خود درک می کنیم پیشروی کنیم بایست بر روی غلبه کردن به اعتقادات منفی یا مفاهیم نادرستی که از لغت "خداوند" داریم کار کنیم.

کتاب پایه پیشنهاد می کند که درکی از نیروی برتر برای خود برگزینیم که با محبت و  مهربان و بزرگتر از خودمان باشد. این دستورالعمل می تواند هر تعداد درک مختلفی که از خداوند در انجمن وجود دارد را شامل گردد و کسی را حذف نکند. اگر درک ما از خداوند همان اصول روحانی برنامه باشد این دستورالعمل صدق می کند. اگر درک ما از "خداوند"همان اصول روحانی برنامه باشد این دستور العمل کار می‌کند. اگر درک ما از "خداوند"  یک نیروی شخصی یا یک موجود باشد که می توانیم با او ارتباط برقرار کنیم باز هم این دستورالعمل صدق می کند. ضروری است که ما شروع به تفحص کرده و درکمان را ارتقاء دهیم. راهنمایمان می تواند در این فرآیند به ما کمک زیادی بکند.

خیلی مهم است دریابیم نیروی برترمان چه مفهومی برای‌مان دارد، اما مهمتر از آن این‌ است که با آن نیرو ارتباط برقرار کنیم. این کار را می توان به انواع مختلف انجام داد. اول از همه نیاز است که به نوعی با این نیروی برتر ارتباط داشته باشیم. بعضی از ما اسم این کار را دعا می گذاریم و بعضی دیگر آنرا چیز دیگری می‌نامیم. نیاز نیست که این ارتباط حتماً رسمی یاحتی لغوی باشد.دوم اینکه ما بایست باز باشیم و اجازه دهیم نیروی برترمان نیز با ما رتباط برقرار کند. اینکار را می توان از طریق توجه کردن به احساساتمان و عکس العمل‌های‌مان و اتفاقاتی که در درون یا اطرافمان رخ می دهد انجام داد یا ممکن است طریقه شخصی برای وصل شدن به نیروی برتر از خودمان داشته باشیم. ممکن است نیروی برترمان از طریق اعضاء دیگر NA با ما صحبت کند یا به ما کمک کند که راه درست را ببینیم.
سوم اینکه لازم است ما به خود اجازه دهیم تا نسبت به خداوندی که خود درک می کنیم احساس داشته باشیم. ما ممکن است عصبانی شویم، ممکن است عاشق شویم، ممکن است بترسیم، ممکن است سپاسگزار باشیم. ایرادی ندارد که کل احساسات بشری را با نیروی برترمان در میان بگذاریم. این به ما کمک می کند تا با نیرویی که به آن اتکاء کرده ایم احساس نزدیکی بیشتر کنیم و به آن اعتماد نمائیم.
خیلی از ما وقتی که برای مدتی پاک می‌مانیم، بر روی ارتقاء درک‌مان از نیروی برتر از خود کار می‌کنیم. رشد درک ما نشانگر تجربه ماست. ما به بلوغی در درک خود از خداوند می رسیم که به ما صلح و آرامش می‌بخشد. به نیروی برترمان اعتماد می کنیم و نسبت به زندگی خوش‌بین هستیم. احساس خواهیم کرد زندگی ما توسط چیزی وراء فهم ما لمس گردیده، و ما بخاطر این مسئله خوشنود و شکرگزار هستیم.
به یکباره اتفاقی رخ خواهد داد که همه اعتقادات ما نسبت به نیروی برتر مان را به چالش می کشد، یا مارا نسبت به اصل وجود این نیرو در کل مشکوک و دو دل می سازد. این اتفاق ممکن است مرگ عزیزی، یا یک بی عدالتی، یا از دست دادن چیزی باشد. هر اتفاقی که باشد در ما احساسی به وجود می آورد مثل اینکه لگدی در شکم ما خورده و ما از درک آن عاجزیم.
اگر چه ما از روی غریزه خود را کنار می کشیم، ولی در اینجور موارد ما بیشتر از همیشه به نیروی برتر احتیاج داریم. درک ما از نیروی برتر در آستانه تغییرات اساسی قرار می‌گیرد. نیاز است که ما دائم دست کمک به سوی نیروی برتر دراز کنیم که اگر امکان درک دلیل آن اتفاق وجود ندارد حداقل قدرت پذیرش آن را به ما بدهد. لازم است که از او درخواست نیروی ادامه دادن را بکنیم. به تدریج رابطه خود را با نیروی برتر برقرار خواهیم کرد، اما احتمالاً با شرایطی جدید.
به همان نسبت که درک ما از نیروی برتر رشد می‌کند و تغییر می یابد، در می یابیم که نسبت به اتفاقات زندگیمان عکس العمل متفاوتی نشان می دهیم. ممکن است ببینیم با اتفاقات و شرایطی که در گذشته باعث ترس و دلهره ما می‌گردید با شهامت روبرو می شویم. ممکن است با محرومیت‌هایی که داریم خیلی بهتر و متین تر کنار بیائیم. ممکن است دریابیم که قادر هستیم قبل از اینکه دست به کار یا عملی بزنیم، می توانیم تأمل کرده و فکرکنیم. احتمالاً آرام‌ترهستیم واز روی اجبار تصمیم می‌گیریم و بهتر می‌توانیم آینده‌نگر باشیم.

ما تصمیم گرفتیم که بنوعی با این نیروی برتر ارتباط داشته باشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد