یک-10

حرکت به جلو

حال که آماده رفتن به قدم دوم می شویم احتمالاً شک داریم که آیا به اندازه کافی قدم یک را خوب کار کرده ایم. آیا مطمئن هستیم که وقت حرکت به جلو رسیده؟ آیا به اندازه ای که دیگران صرف قدم یک کرده اند وقت صرف نموده ایم؟ آیا واقعاً درک و فهم کاملی از این قدم پیدا کرده ایم؟ خیلی از ما پی برده ایم که اگر در مورد درک خود از هر قدم قبل از اینکه قدم بعدی را شروع کنیم مطلبی بنویسیم خیلی مفید خواهد بود.
ما به جایی رسیده ایم که نتایج روش زندگی خود در گذشته را دیده ایم و پذیرفته‌ایم که نیاز به روش جدیدی برای زندگی داریم  اما احتمالاً هنوز نمی توانیم درک کنیم که زندگی بهبودی چقدر غنی است . در حال حاضر ممکن است رهایی از اعتیاد فعال کفایت کند اما به زودی درک می کنیم خلایی را که توسط مواد مخدر و یا دیگر عادات وسواسی و اجباری پر می کردیم نیاز به بر طرف شدن دارد. کار کرد قدم های دیگر آن خلا را پر خواهد کرد. مرحله بعدی از سفر بهبودمان ، قدم دوم است.

ما اقرار کردیم که زندگی بهبودی چقدر غنی است .
 

ما در دوره اعتیاد فعال اصلاً روزگاری را نمی دیدیم.
خدایا: کسانی را برای وصل شدن ما گذاشته ای و نکند که ما خر بشویم.
غنی،یک ظرف آبی است که آن آب،خوبی مطلق است.
* انسانها بدنبال آب های غنی هستند برای برطرف شدن بیماریهای جسمی و روانی و روحی و...خودشان.
چرا هشتاد درصد بدن انسان را آب تشکیل می دهد؟ چون یک عنصر تطهیر کننده است.
ما همان بچه هستیم که بعضی وقت ها بخاطر خود محوری و عدم سلامت عقل،فراموش می کنیم.
ما در یک قضیه غنی شدن قرار گرفته ایم و دقیقاً حکایت همان پلوتونیوم است.
ما در زمان مصرف در یک جایی بودیم که خدا آمد و اهرم شد که ما به یک جای دیگری بیائیم.
ما یک طرد شده کامل بودیم و چیزی نبودیم و الان هم چیزی نیستیم.
می گوید که لغزش به یکباره اتفاق نمی افتد و در قسمت بهبودی و لغزش هم گفته است که ما با ندانم کاری های خودمان کاری می کنیم که چرخه لغزش،فعال می شود.
روی تخت خوابیده بودیم ولی احساس می کردیم که به اندازه قد خودمان از تخت،بالا هستیم و به خودمان نمی رسیدیم.
ما اینجا باید بفهمیم که تحت سیطره غیرملموس خداوند هستیم.
امروز دعا می کنیم که خدایا: یک زمانی نشود که از خود تو هم خداتر بشویم.
ما باید بتوانیم که انرژی مثبت را به شما برسانیم.
با اینکه هیچ چیزی خوب نیست ولی حال مان خوب است.
با اینکه هیچ چیزی مطابق میل ما پیش نمی رود اما تا به حال زندگی ما به این خوبی نبوده است.بیل دبلیو
هیچ چیزی طبق خواسته های ما پیش نمی رود ولی هیجان زده نمی شویم.
وقتی که چیزی را می گوئیم انگار که بیشتر آن چیز را می فهمیم.
ما عادت کرده ایم که در بهبودی،غُر بزنیم و ناراضی باشیم.
ما چهار تا ابزار "اقرار" و "مشاهده کردن" را از NA یاد گرفتیم که به ما کمک می کند خودمان را متوجه بشویم که همین دیدن هم به ما آگاهی می دهد.
وقتی که بفهمیم چیست آن وقت می توانیم حل بکنیم.
وقتی که مشاهده می کنیم مریضی خودمان را البته صادقانه و موشکافانه آن وقت متوجه می شویم که چه مرگ مان است.
اعتیاد در تمام زمینه های زندگی ما،مخرب است.
اگر ما فقط بدانیم که می توانیم قدمها را کار کنیم آن وقت می توانیم که ببینیم چقدر عاجز هستیم.
از قدیم گفته اند که گذشته،گذشته و آینده هم نیامده است و لحظه حال را دریاب.
ارمغان گذشته،حسرت است وارمغان آینده هم ترس است.
اگر خود "اقرار" را درک کنیم یک مقداری از مشکل ما هم حل می شود.
حالا ما می خواهیم اقرار کنیم به غنی بودن زمان بهبودی.
هنوز هم گاه گاهی حال ما بد می شود ولی خدا را شکر که دیگر مثل گذشته همیشه حال ما بد نیست.بیل دبلیو
ما باید ایمان بیاوریم به کسی که انسانی را ساخته است.
نقطه درست این است که سازنده را ببینیم و اندیشه را ببینیم.
بهترین چیز همان تجربه خودمان است چون مال خودمان است و از هیچ جای دیگری هم نیامده است.
چرا در برنامه می گوید که از تجربه خودت بگو؟ چون تجربه،بهترین چیز است.
دانش را هیچ کسی درک نمی کند و هیچ کسی هم از آن خوشش نمی آید.
خداوندا: از تو سپاسگزار هستیم بخاطر شرایطی که برای ما فراهم آورده ای که بتوانیم به انسانیتی که خواست و اراده توست نزدیک شویم و اگر لایق باشیم به تو نزدیکتر شویم.
در زمان مصرف،فکر می کردیم که خیلی آدم نرمالی هستیم.
وقتی هم که آدم یک جایش درد می گیرد افکارش هم هزار جا راه می رود.
یک نفر به ما گفت و ما هم باور کردیم.
غنی یعنی ما از نظر فکری داریم رشد می کنیم و زندگی ما هم نسبت به زمان مصرف دارد غنی می شود.
زندگی در بهبودی چقدر غنی است یعنی ما یک قطره از خدا هستیم.
وقتی که ما به مسیر اصلی بیافتیم است که رشد می کنیم و به خود خدا می رسیم.
ما در زندگی بهبودی به ثروت می رسیم البته نه به ثروت پولی بلکه به ثروت عقلانی.
امروز یک چیزهای جدیدی را می بینیم و هر کار جدیدی را می توانیم بکنیم.
بهبودی،غنی است یعنی یک زمینی است که هر چیزی را می شود در آن کاشت و همان چیز را هم برداشت کرد.
غنی بودن در بهبودی یعنی آرامش ما خیلی زیاد است.
حال مان را خوب نگه داشته ایم و نگذاشته ایم که حال مان بد بشود و نگذاشته ایم که شرایط بر روی ما تاثیر بگذارد.
ما اقرار کردیم که در زندگی،بهبودی چقدر غنی است.
پرونده غنی فقط به پروردگار می خورد یعنی لایتناهی.
ما،تهی را می آوریم تا غنی را ببینیم.
قدم یک با این باور که مواد برای ما مضر بود غنی می شود.
ما عوض شدیم و آنها هم عوض شدند.
ما نمی خواهیم به زور به کسی یک چیزی را بگوئیم وما باید که بتوانیم فکر طرف را درک کنیم.
فکر طرف را عوض کنیم.
اگر به اندیشه بچه بتوانیم بگوئیم که تو بد نیستی و کار تو بد است آن وقت بچه دیگر هیچ مشکلی را پیدا نمی کند.
قدم ده یعنی ما تراز روزانه بگیریم که کجا فاعل هستیم و کجا مفعول هستیم.
اگر ما،کنش باشیم هیچ کسی از دست ما ناراحت نمی شود ولی اگر ما واکنش باشیم همه از دست ما ناراحت می شوند.
ما وقتی که خودمان هستم هیچ کسی با ما مشکلی را ندارد.
ما باید برویم به ذهن مردم.
مسیر بهبودی،مسیر زورگوئی نیست ومسیری زیباتر از این حرف ها است.
زیاد در طبیعت و ذات کلمات،نرویم.
این برنامه،هزار نکته ندارد بلکه چند نکته ساده دارد که باید هزاران بار تکرار شود.