انجمن برادری طالوت

سلام به خداوند مهربان و عاشق

انجمن برادری طالوت

سلام به خداوند مهربان و عاشق

یک-4

آخر خط: یاس و انزوا
اعتیادمان نهایتاً ما را به جایی می رساند که دیگر نمی توانیم طبیعت مشکلاتمان را انکار کنیم. همه دروغ ها و تمام توجیه ها و تصورات باطل ما وقتی با واقعیت زندگیمان روبرو می شویم کنار می روند و تشخیص می دهیم که بدون هیچ امیدی زندگی می‌کرده‌ایم، پی می بریم که هیچ دوستی نداریم و آنقدر ارتباط‌مان با همه چیز قطع شده که فقط یک رشته روابط قلابی و تقلیدی از عشق و صمیمیت برای‌مان باقی مانده است. اگرچه ممکن است در این حال همه چیز از دست رفته به نظر بیاید، اما حقیقت این است که باید از این برهه بگذریم تا بتوانی سفر بهبودی را آغاز کنیم .

ما قرار کردیم که دیگر نمی‌توانیم طبیعت مشکلات‌مان را انکار کنیم.
 

آن ور داستان،ما فکر می کردیم که اگر مواد مخدر از زندگی ما کنار برود همه مشکلات ما نیز حل می شود.
اینکه جنبه قبول مسئولیت های فردی را نداریم باعث آزار ما شد.
"اقرار" آن چیزی است که ما به بیرون می ریزیم ولی "انکار" آن چیزی است که ما به درون می ریزیم.
ما،تنها کسی بودیم که مست حرف های خودمان می شدیم.بعضی اتفاقات باید برای ما بیافتد تا به عجز برسیم که درخواست کمک کنیم.
ما از خدا تشکر می کنیم که ما را با انجمن آشنا کرد.همه چیز خوب است ولی حال مان خوب نیست.
باور نکرده ایم که این بیماری با ما دارد حرف می زند و تازه فهمیده ایم که این صدای بیماری است که دارد به خودمان می رسد.
در کل امروز به این نتیجه رسیده ایم که "می فهمیم که نمی فهمیم".
اگر حال ما در جلسات عوض بشود مهم است و اگر حال ما عوض نشود شرک است.
ما اقرار می کنیم که دیگر نمی توانیم انکارمان را ادامه بدهیم.آگاهی،درد دارد.
ما،دو جور می توانیم زندگی کنیم که یا "با عادت"هایمان زندگی می کنیم که تا حالا هم با عادت هایمان زندگی کرده ایم و یکی هم "با هوشیاری" زندگی می کنیم.
بایست – فکر کن – برو.دیدن دگر آموز و شنیدن دگر آموز.
مشکل،اصلاً عیب ندارد بلکه ما را پخته تر می کند و مشکل هر چقدر که قوی تر باشد ما بزرگتر می شویم.ناراحت نباشیم که خداوند،مشکلات را سر راه ما گذارده است بلکه هوشیار باشیم.
در زمان مصرف،ما فکر می کردیم که خیلی عاقل هستیم وای واقعیت این نبود و ما،خود کم بین بودیم.
مشکل اصلی ما این است که بواسطه بیماری اعتیاد،خانواده مان ما را طرد کرده اند.
انکار نکردن اولین جا برای رشد است.اقرار یعنی به دیگران گفتن و کمک گرفتن.
اطلاعات و آگاهی،انتها ندارد و زمانی که ما حس کردیم هیچ چیزی را نمی دانیم زمانی است که سوار اسب کهر شده ایم.هر حرفی که اینجا می خورد زمین،فردا ممکن است که درست باشد و ممکن است که درست نباشد و اینگونه است که تعصب،برداشته می شود.
طول پاکی،مهم نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد