ما دچار بیماری هستیم که هر روز شروع می‌کند به رشد کردن

ما می‌ترسیم چیزی را بدست نیاوریم و وقتی بدست می‌آوریم ترس این را داریم که از دست ندهیم.

ترس ما از ماسک‌هایی می‌آید که ما استفاده می‌کنیم - از ارائه کردن آن چیزی که نیستیم.

ماهیت بیماری ما عاشق تنهایی است. ما عاشق تنهایی هستیم و باید چراغ روشن کنیم تا حل شوند. ما در تنهایی و تاریکی نمی‌توانیم نجات پیدا کنیم.

معتاد کیست؟ معتاد را نمی‌شود شناسایی کرد.

بزرگ‌ترین مشکل معتاد تاریکی است، تاریک دیدن مسائل توسط ما خود مشکل است.

بیماری در هر مقطعی نوع وشکل خود را تغییر می‌دهد.

معتاد با احساس و حال بد مشکل دارد. ما با احساس خوب مشکلی نداریم. ما با احساس خوب تا عمق جهنم پیش می‌رویم و برای فهم این موضوع می توانیم مثال مصرف مواد مخدر را بررسی کنیم.

بیماری از ترس ما ریشه می‌گیرد.

بیماری یعنی

بیم؟

آری

نداشتن سلامت عقل باعث بوجود آمدن بیماری است.